X

ما را در فیس‌بوک دنبال کنید

دیپلماسی از نو تعریف شد: داستانی از استراتژی و نمایش از واشنگتن تا رباط

Thursday 05 June 2025 - 13:37
دیپلماسی از نو تعریف شد: داستانی از استراتژی و نمایش از واشنگتن تا رباط

نمایش قدرت در واشنگتن

در ۲۲ مه ۲۰۲۵، صحنه دیپلماتیک بسیار پرتنشی در واشنگتن آشکار شد. سیریل رامافوسا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی، در یک سفر رسمی، خود را در مرکز رویارویی‌ای یافت که توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، ترتیب داده شده بود. به عنوان بخشی از یک نمایش صحنه‌سازی شده در کاخ سفید، ترامپ ناگهان دستور داد چراغ‌ها کم نور شوند و ویدیوهایی را پخش کرد که ظاهراً حملات به کشاورزان سفیدپوست آفریقای جنوبی را نشان می‌داد. هدف مشخص بود: تحریک، ایجاد ناآرامی و اعمال سلطه.

ناظران و تحلیلگران تفسیرهای متفاوتی ارائه دادند. برخی آن را تلافی قانون سلب مالکیت زمین آفریقای جنوبی دانستند که در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ تصویب شد و زمین‌داران سفیدپوست - که ۸۰٪ از زمین‌های زراعی را کنترل می‌کنند - از دارایی‌های خود محروم کرد. برخی دیگر به اقدامات قانونی پرتوریا علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری در سال ۲۰۲۳ اشاره کردند و تل آویو را به نسل‌کشی در غزه متهم کردند. گروه کوچک‌تری به تغییر موضع آفریقای جنوبی در بریکس و استانداردهای دوگانه‌ی آن در مجامع بین‌المللی اشاره کردند.

ظهور دیپلماسی در فضای باز

این حادثه نشان‌دهنده‌ی تکامل عمیق‌تری در رفتار دیپلماتیک است. رئیس‌جمهور ترامپ سبک جدیدی - تحریک‌آمیز، بدون فیلتر و تهاجمی - را ابداع کرده است که با آداب دیپلماتیک سنتی در تضاد است. این رویکرد که اولین بار در دوره‌ی ریاست جمهوری او از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ پدیدار شد، به دنبال ارائه نتایج از طریق شوک، نمایش و فشار روانی است.

رهبران جهان که وارد دفتر بیضی‌شکل می‌شوند، اکنون باید در محیطی خصمانه که برای برهم زدن تعادل آنها طراحی شده است، حرکت کنند. چندین نمونه‌ی قابل توجه این پویایی را تقویت می‌کنند.

در سال ۲۰۱۸، ترامپ پوسترهای بزرگی از سلاح‌های آمریکایی فروخته شده به ریاض را به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، هدیه داد. این حرکت نمایشی، بار دیگر بر شرایط استراتژیک واشنگتن تأکید کرد: امنیت ایالات متحده در ازای انرژی عربستان سعودی. یادآوری ضمنی پیمان کوئینسی ۱۹۴۵ - بین فرانکلین دی. روزولت و ملک عبدالعزیز - غیرقابل انکار بود.

به همین ترتیب، در جریان سفر ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، در فوریه ۲۰۲۵، ترامپ صریحاً اظهار داشت که اوکراین از اهرم دیپلماتیک خود استفاده کرده است. زلنسکی تلاش کرد تا با این ادعا مقابله کند، اما توسط معاون رئیس جمهور جیمز دیویس ونس ساکت شد و نشان داد که هیچ امتیازی پذیرفته نخواهد شد.

دیپلماسی از طریق اختلال

رویکرد ترامپ بر هفت تاکتیک قابل شناسایی متکی است:

تحمیل چارچوب‌های جدید مذاکره

بازنشانی دستور کارها و اعلام پایان صف‌بندی‌های منسوخ

تأکید مجدد بر عدم تقارن

وادار کردن کشورهای ضعیف‌تر به تنظیم مجدد یا مواجهه با انزوا.

بسیج رسانه‌ها

استفاده استراتژیک از قرار گرفتن در معرض دید عموم برای تغییر افکار عمومی و افشای مخالفان.

مقابله با روزنامه‌نگاران

انکار مطبوعات منتقد به عنوان بی‌کفایت برای تقویت کنترل روایت.

کنترل نتایج بازدید

درخواست صف‌بندی دقیق قبل از بازدید یا کاهش مذاکرات دوجانبه به نمایش.

صحنه‌سازی اشتباهات پروتکل
استفاده از خطاهای نمادین حساب‌شده - مانند اشتباه در پرچم - برای ایجاد رعب و وحشت در بازدیدکنندگان.

بازتنظیم اتحادها
هل دادن متحدان سنتی به پذیرش واقعیت‌های جدید مبتنی بر دیپلماسی تعاملی.

سبکی متضاد: دیپلماسی اعلیحضرت ملک محمد ششم

در تضاد کامل، اعلیحضرت ملک محمد ششم مراکش، یک رویکرد دیپلماتیک اصلاح‌شده و سنجیده را تجسم می‌کند. سبک او بر وضوح، حاکمیت و زمان‌بندی استراتژیک تأکید دارد - اجتناب از رویارویی به نفع دقت.

ویژگی‌های کلیدی این مدل را تعریف می‌کنند:

تعامل گزینشی با رسانه‌ها
پادشاه به ندرت اما آگاهانه صحبت می‌کند و از بداهه‌گویی یا تفسیر نادرست اجتناب می‌کند.

ارتباط مستقیم و منطقی
سخنرانی‌های او مختصر و هدفمند است و اهداف و مخاطبان آن به وضوح مشخص شده‌اند.

زمان‌بندی استراتژیک
پیام‌ها با اولویت‌های ملی همسو هستند و در مؤثرترین زمان ارائه می‌شوند.

پارامترهای مذاکره محکم
مراکش مرزهای مشخصی را در تعاملات بین‌المللی، به ویژه در مورد حاکمیت، ترسیم می‌کند.

سیاست خارجی مبتنی بر چشم‌انداز
استراتژی سلطنت، سازگاری را با اهداف ژئوپلیتیکی بلندمدت ترکیب می‌کند.

نمادگرایی دیپلماتیک در مقابل اصل

در حالی که سبک ترامپ بر تسلط از طریق بی‌ثبات‌سازی متمرکز است، اعلیحضرت ملک محمد ششم، دیپلماسی مبتنی بر منافع ملی و احترام متقابل را ترجیح می‌دهد. در حالی که یکی از طریق اختلال به دنبال نفوذ است، دیگری از طریق انسجام نفوذ خود را افزایش می‌دهد.

هر دو سبک به نظم جهانی در حال تحول که با صف‌بندی‌های مجدد، روایت‌های مورد مناقشه و چندقطبی شدن فزاینده مشخص می‌شود، واکنش نشان می‌دهند. تضاد آنها چیزی بیش از شخصیت را نشان می‌دهد - این تضاد، دو الگویی را نشان می‌دهد که برای نفوذ در روابط بین‌الملل رقابت می‌کنند.


ما را در فیس‌بوک دنبال کنید