-
11:27
-
11:15
-
10:57
-
10:35
-
09:56
-
09:23
-
09:10
-
08:43
-
08:26
ما را در فیسبوک دنبال کنید
مراکش یک سریال آبکی نیست: پاسخی به وسواس «پایان یک سلطنت»
داستانهایی وجود دارند که آنقدر تکرار میشوند که به کاریکاتور تبدیل میشوند. لوموند در شماره ۲۴ آگوست ۲۰۲۵ خود، بار دیگر تصمیم گرفت تصویری از مراکشی شکننده، پادشاهی «ضعیفشده» و پادشاهیای که ظاهراً در پایان راه خود است، ترسیم کند. این روزنامه پاریسی با تیتر جنجالی «فضای پایان یک سلطنت» یک تکرار قدیمی را زنده میکند: پادشاهی در رنج.
آنچه قابل توجه است، نه زاویه انتخاب شده، بلکه تکرار آن است. سالهاست که برخی از رسانههای فرانسوی تصاویر یکسانی را بازیافت میکنند: عصایی متعلق به اعلیحضرت محمد ششم، که به عنوان یک نماد سیاسی تفسیر میشود، چهرهای نحیف که به عنوان نشانهای از بیثباتی بالا نگه داشته میشود، عکسی از تعطیلات که به عنوان مدرکی از غیاب به اهتزاز در میآید. هدف دیگر درک مراکش نیست، بلکه نمایش یک تراژدی است. با این حال، مراکش یک محیط شرقشناسانه نیست که برای دامن زدن به خیالپردازیهای سردبیری در نظر گرفته شده باشد. این ملتی است که در حال تکامل، اصلاح و تثبیت خود است.
در عمل، واقعیتها خود گویای همه چیز هستند و سناریوهای زوال را نقض میکنند. از سال ۱۹۹۹، مراکش دستخوش تحول عمیقی شده است: پروژههای زیرساختی بزرگی که کشور را به هم متصل کرده و آن را به جهان باز کرده است، با تأسیس طنجه مد به عنوان یک قطب دریایی بینالمللی، راهاندازی اولین قطار پرسرعت آفریقا و توسعه پروژههای عظیم انرژی مانند نور ورزازات، نمادی از جاهطلبی سبز. علاوه بر این پروژههای ساختاری، سیاستهای اجتماعی نیز زندگی روزمره را تغییر دادهاند: اصلاح قانون خانواده، تصویب قانون اساسی مدرن در سال ۲۰۱۱، گسترش تدریجی حمایت اجتماعی و راهاندازی طرح ملی توسعه انسانی. این اصلاحات نه نشان دهنده پایان یک سلطنت، بلکه نشان دهنده حرکت مداوم به سوی مدرنیزاسیون و عدالت اجتماعی است.
پادشاهی مراکش نهادی شکننده و وابسته به یک عکس یا جزئیات سلامتی نیست. این ستون فقرات یک دولت چند صد ساله، ضامن وحدت و ثبات ملی در منطقهای است که بحرانها آن را متزلزل کرده است. به دور از خلاء قدرتی که برخی مقالات القا میکنند، اعلیحضرت ملک محمد ششم همچنان به ترسیم مسیرهای استراتژیک اصلی کشور ادامه میدهد، در حالی که برای جانشینی نهادی از طریق ولیعهد مولای الحسن آماده میشود. بنابراین نه هرج و مرج و نه تعلیق شکسپیری وجود ندارد، بلکه تداوم یک سیستم سیاسی است که همیشه با زمانه سازگار بوده است.
معمای واقعی اعلیحضرت ملک محمد ششم نیست، بلکه لوموند است. چگونه روزنامهای که زمانی مترادف با دقت و استقلال بود، به جنجال و هیاهو کشیده شد؟ چگونه میتواند تحولات واقعی یک کشور را نادیده بگیرد و بر فرضیههایی که توسط کلیشهها دامن زده میشوند، تمرکز کند؟ این روزنامه روزانه با اعلام مداوم «زوال» مراکش، به اعتبار خود آسیب میرساند.
البته، مراکش با چالشهایی روبرو است: بیکاری جوانان، نابرابریهای اجتماعی، تأخیرهای اداری. اما در حال پیشرفت، ساختن و آماده شدن برای میزبانی جام جهانی 2030، نمادی از گشودگی و اعتماد به نفس، است. این مسیری است که باید به آن توجه کنیم: مسیری که پادشاهی در حال نوسازی اقتصاد خود، سرمایهگذاری در آینده و به رسمیت شناختن ثبات آن توسط شرکایش است.
در نهایت، مراکش به پایان سلطنت خود نرسیده است: در حال حرکت است. و در حالی که برخی همچنان به نوشتن سریالهای آبکی ادامه میدهند، مراکشیها در حال نوشتن تاریخ خود هستند.